دومین نشست منتخبی از اساتید علوم انسانی اسلامی ویژه اقتصاد اسلامی با تأکید بر مالی و بانکداری اسلامی، صبح پنجم بهمن ماه در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در جوار حرم رضوی(ع) آغاز شد. در این نشست که با حضور جمعی از اساتید حوزه اقتصاد اسلامی برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین حسن آقانظری، رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به ارائه مقاله خود با عنوان «بررسی عوامل بالا بودن نرخ سود بانکی و راههای کاهش آن»پرداخت وگفت: در اهمیت نرخ سود بانکی همین بس که بخش مهمی از تصمیمات کلیدی فعالان اقتصادی با نگاه به نرخهای سود اتخاذ میشود. فعالان بخش خصوصی تصمیم درباره مصرف و سرمایهگذاری را به نرخهای سود رایج در اقتصاد موکول میکنند. جایگاه نرخهای سود به ویژه در منظومه اندیشه اقتصاددانان کینزی اهمیت بسزایی دارد. از نگاه کینز و پیروان او نرخ سود (به زبان کینز نرخ بهره) حلقه وصل و نقطه کلیدی ارتباط بخش پولی و بخش حقیقی اقتصاد است.
وی افزود: به عقیده وی اگر چه نرخهای سود در بخش پولی اقتصاد و در اثر تعامل عرضه و تقاضای پول تعیین میشود. اما مبدأ بسیاری از تصمیمگیریها در بخش حقیقی اقتصاد است. به گفته کینز سرمایهگذاران با مقایسه نرخ سود و کارایی نهایی سرمایه (بازدهی سرمایه در بخش واقعی اقتصاد) تصمیمات خود را شکل میدهند. برای مثال تا هنگامی که نرخ سود بالاتر از کارآیی نهایی سرمایه است سرمایهگذاران ترجیح میدهند سرمایهگذاران خود را به تعویق بیاندازند. در این مدل در صورت کاهش نرخ سود، ارزش حال تنزیل شده پروژههای سرمایهگذاری افزایش خواهد یافت و افراد به سرمایهگذاری تشویق خواهد کرد و در صورت افزایش نرخ مذکور عکس آن اتفاق میافتد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سؤال اصلی این تحلیل آن است که چرا به رغم کاهش نرخ تورم نرخهای سود بانکی مطابق با اهداف سیاستگذاران کاهش نیافته است؟ و نهایتاً آنکه چگونه میتوان ریشههای آن پدیده را مهار کرد؟، گفت: روش ما در این گزارش رجوع به مبانی خرد در تحلیل رفتار بنگاه و ساختار بازار و کاربرد نتایج آن در سطح اقتصاد کلان است. در ارائه توصیههای سیاستی مقتضیات نهادی و ساختاری اقتصاد ایران نیز مورد توجه خاص قرار میگیرد. برای یافتن پاسخ سؤالات، ابتدا شواهد آماری را مرور و سپس تز اصلی این تحلیل بیان میشود. براساس تحلیل در کنار سایر علل مؤثر بر این پدیده، علت اصلی را باید افزایش مستمر تقاضا برای سپرده به ویژه از سوی آن دسته از نهادهای پولی و مالی دانست که با مشکل کمبود نقدینگی (Illiquidity) و اعسار (Insolvency) (ورشکستگی غیررسمی) دست و پنجه نرم میکنند. بیان راهحلهای ممکن برای رفع ریشهای مشکلات این نهادها و درنتیجه افزایش توان اعتباردهی آنها و کاهش نرخهای سود بانکی بخش دیگر گزارش را تشکیل میدهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: مسئولان کشور انتظار داشتند همزمان با موفقیت در مهار روند افزایشی تورم، بازار پول واکنش مناسب نشان داده و نرخ سود اسمی سپردههای بانکی کاهش یابد. مهمترین استدلال برای چنین انتظاری آن بود که در گام اول با کاهش نرخ تورم (به ویژه با کاهش تورم نقطه به نقطه به عنوان تقریبی از تورم انتظاری) نرخهای سود حقیقی ـ که حاصل تفاضل نرخ سود اسمی از نرخ تورم انتظاری است ـ مثبت میشود و در گام دوم با کاهش بیشتر نرخ تورم، بازار پول در نرخهای سود اسمی پایینتر به تعادل میرسد. حال شایسته است به دادههای آماری مرتبط با نرخ سود اسمی سپردههای سرمایهگذاری در نظام بانکی کشور رجوع کنیم و ببینیم انتظار مقامات دولت تا چه اندازه در واقعیت تحقق یافته است.
وی با بیان اینکه به علت تورمهای مستمر و بالا در اقتصاد ایران و نیز به علت پایین نگه داشتن نرخهای سود تسهیلات به صورت دستوری در دورههای گذشته، دریافت وام و استفاده از اهرمهای مالی با یارانه پنهان همراه بوده است، افزود: همین امر نیز باعث تکیه افراطی بنگاهها بر استقراض از منابع بانکی حتی در تأمین مالی بسیاری از پروژههای بلندمدت شده است. به ویژه آنکه بخش قابل ملاحظهای از منابع بانکی نیز به صورت رانتی در اختیار متقضیان عمده قرار میگرفته است. رویه مذکور هم برای بانکها و هم برای بنگاههای تولیدی ریسک فراوانی را به همراه دارد. در مورد بنگاههای تولیدی مسئله روشن است؛ چرا که تکیه زیاد بر تأمین مالی از طریق بدهی قدرت بنگاه را برای تحمل زیان در شرایط بحرانی اقتصاد به شدت کاهش میدهد و میتواند به سرعت زمینه ورشکستگی آن را فراهم کند. بالطبع افزایش ریسک بنگاههای بدهکار، بانکها را نیز در معرض ریسک اعتباری قرار میدهد.
آقانظری در پایان سخنانش گفت: به علاوه ورود بانکها به تأمین مالی پروژههای بلندمدت و اعطای وامهای طولانیمدت ریسکهای متعدد دیگری از جمله ریسک نقدینگی را نیز متوجه بانکها میکند. بنابراین در آینده اقتصاد کشور باید با وضع قوانین و مقررات مناسب، ورود به بانکها به پروژههای بلندمدت ـبه ویژه پروژههایی که اتکای زیادی به استفاده از اهرمهای مالی دارند ـ محدود شود. افزایش نقش بازار سرمایه در پروژههای بزرگ از محل تأمین سرمایه نقدی برای آنان (و نه از طریق ابزارهای مبتنی بر بدهی مانند برخی از انواع صکوک) از مهمترین پیشنیازهای تقویت نظام بانکی در آینده کشور است.
آقانظری در پایان سخنانش گفت: به علاوه ورود بانکها به تأمین مالی پروژههای بلندمدت و اعطای وامهای طولانیمدت ریسکهای متعدد دیگری از جمله ریسک نقدینگی را نیز متوجه بانکها میکند. بنابراین در آینده اقتصاد کشور باید با وضع قوانین و مقررات مناسب، ورود به بانکها به پروژههای بلندمدت ـبه ویژه پروژههایی که اتکای زیادی به استفاده از اهرمهای مالی دارند ـ محدود شود. افزایش نقش بازار سرمایه در پروژههای بزرگ از محل تأمین سرمایه نقدی برای آنان (و نه از طریق ابزارهای مبتنی بر بدهی مانند برخی از انواع صکوک) از مهمترین پیشنیازهای تقویت نظام بانکی در آینده کشور است.
منبع: کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی