آقای دکتر در روزهای اخیرکه مسئله اقتصاد مقاومتی به صورتی کاملاً پررنگ توسط مقام معظم رهبری مطرح شد، بسیاری از مردم و کارشناسان شروع به تعاریف مختلفی از این نوع اقتصاد کردند، تعریف شما از این نوع اقتصاد چیست؟
اگر بخواهیم تعریف مشخصی از اقتصاد مقاومتی بیان کنیم ضرورت دارد که ارزیابی درستی از زمان، مکان و موقعیت پدیده اقتصاد ملی جمهوری اسلامی ایران و پدیده اقتصاد در نظام بینالملل داشته باشیم و بعد ضرورتهای تاریخی و سپس نگاه راهبردی مقام معظم رهبری را به عنوان الزام به این تعریفات اعم از سطح و زمان اضافه کنیم تا بعد به این نتیجه برسیم که یک فضا یا شرایط جدیدی حاکم شده که با توجه به تعاریفی که در فیزیک مطرح میشود قابل قیاس است. در واقع مقاومت در جایی پدیدار میشود که فشاری ایجاد شده باشد.
بر این اساس فضا به گونهای حرکت میکند که شرایط نظامی (ملیتاریزه کردن) و مقاومتی شود؟
ببینید نهایتاً اگر ما اقتصاد را به عنوان اقدام و عملی برای ایجاد معیشت و رفع نیازهای معیشتی برقرار کنیم، در شرایط تاریخی و با توجه به قابلیتهای نظام بینالملل و مهندسیهای مورد نیاز آن و حتی روابط جدیدی که مبتنی بر ملیتاریزه شدن استراتژیهای موجود در سطح جهان است، به نظر میرسد به هرحال فضا به شکلی است که باید مقاومت کرد و قطعاً این مقاومت باید به اندازهای حساب شده باشد که بتواند جلوی فشار را بگیرد وگر نه دیگر نمیتوان به آن مقاومت گفت.
است که برای معیشت، تولید بیشتر، تولید ثروت، تولید ارزش، به حرکت درآوردن چرخهای جامعه، ایجاد ظرفیتهای اقتصادی جامعه، زندگی بهتر و به عبارتی برای ایجاد یک دولت، رفاه اجتماعی مطلوب و مبتنی بر مقتضیات اسلامی باید عملیاتی شود
همین تعاریف ساده را که کنار هم قرار میدهیم، به نظر میرسد که دیدگاه مقام معظم رهبری معطوف به این نکته است که اقتصاد ملی جمهوری اسلامی ایران صرفنظر از یک دوره یکصد ساله گذشته که اتکا به درآمدهای نفتی داشته و صرفنظر از حدود 73 یا 74 سال نظام برنامهریزی وارداتی غرب که چالشهای مختلف و بنیادینی را در حوزه اقتصاد استقلالی برای آن پدیدار و تولید استقلالی آن را تبدیل به اقتصاد و تولید استعماری کرده، یک ضرورت تاریخی را پیش روی خود دارد که شرایط به وجود آمده بعد از انقلاب اسلامی که تبلیغات مختلفی برای جلوگیری از شکوفایی و رشد و توسعه، پایداری و مانایی و حتی ایجاد ظرفیتهای بزرگتر در کشورهای منطقه و فرامنطقه صورت گرفت را تا حد زیادی درمان کند.
این تبلیغات در دستهبندیهای مربوط به اقتصاد چه مواردی را شامل میشد؟
از مهمترین آنها ایجاد تحریمهای اقتصادی و جلوگیری از روابط مۆثر اقتصادی بود که البته در قالبهای بحث تحریم میتواند مانند توقیف، بایکوت، تحریمهای مالی مبتنی بر جلوگیری از روابط بر اساس ساختارهای موجود نظام بینالملل در حوزه خدمات و عملیات مالی و بانکی صورت گیرد.
در این شرایط به نظر میرسد درست است که برای معیشت، تولید بیشتر، تولید ثروت، تولید ارزش، به حرکت درآوردن چرخهای جامعه، ایجاد ظرفیتهای اقتصادی جامعه، زندگی بهتر و به عبارتی برای ایجاد یک دولت، رفاه اجتماعی مطلوب و مبتنی بر مقتضیات اسلامی باید عملیاتی شود اما در عین حال باید مدلها و نگاه و برنامه ریزیهای خود را آن جایی که به عنوان گلوگاه است و میتواند تهدید یا نقطه ضعف ما شود بیش از قبل مدیریت کنیم تا ظرفیتهای جدیدی برای آنها به وجود بیاید و با استفاده از تقویت شاخصهای انسانی و ملی خودمان که مقام معظم رهبری از آن به عنوان حمایت از کار و سرمایه ایرانی تعریف فرمودند به سمت بنیانی که مقاومت را پدیدار کنیم حرکت نماییم.
یعنی در حال حاضر استفاده از شرایط به وجود آمده جهت حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی برای ما نوعی فرصت محسوب میشود؟
بله، قطعاً که به شکل درونزا نه تنها قابلیتهای پاسخگویی به نیازها و مطالبات ملی را در بر میگیرد بلکه به شکل سیستماتیک قابلیت افزایش برونزایی را در درون خود پدیدار خواهد کرد. به عبارت دیگر نه تنها این اقتصاد ملی زمینگیر نخواهد شد بلکه چه بسا میتواند خود را در اندازههای رشد اقتصادی و اندازه مطلوبیت در شاخصهای توسعه اقتصادی در مسیر پیشرفت ارتقا دهد.
این مدل که کارکردش بر خلاف تقریباً تمام کشورها و قلمروهای اقتصادی یک پدیده جدید است با استفاده از قابلیتهای موجود شناسایی واقعیتها، درک دقیق از اتفاقاتی که در محیط پیرامون خود و درون سیستم خود با یک نقد منطقی به وجود میآورد حرکت پر سرعت و شتابندهای را در مسیر تحقق آرمانها ایجاد میکند.
به نظر میرسد در برخی از ادوار تاریخ بعد از انقلاب اسلامی این اتفاق افتاده است؟
رتبه اقتصادی کشور در آن زمان 56 بود و در شرایطی که چیزی حدود 5 میلیون بشکه نفت صادر میکردیم و جمعیت کشورمان تقریبا یک دوم جمعیت امروز بود و البته تنشها و چالشهای بزرگ امنیتی و پیرامونی را نداشته و با قدرتهای فرامنطقهای روابط حسنهای داشتیم و یک جنگ بزرگ هشت ساله را هم پشت سر نگذاشته بودیم.
با این شرایط اگر نگاه کنیم بعد از سی و چند سال، با راهبردهایی که از جایگاه رهبری چه در زمان حضرت امام خمینی(ره) که حرکت به سمت خودباوری، استقلال طلبی و اعتماد به سرمایههای ملی و درون سیستمی کشور را پدیدار کردند تا امروز که ما در جایگاه هفدهم جهان قرار داریم شرایط بسیار متفاوت بوده است.
اقتصادهایی که به سمت سیستم کوپنی حرکت کردهاند، بر اساس مسائلی از قبیل منابع در اختیار بسیار کم و توقعات، انتظارات و نیازها بسیار زیاد بود. لذا ضرورت داشت برای تعادلسازی بین آنچه وارد بازار میشود و آنچه قرار است خارج شود، ظرفیتهایی تعریف شود
در سال 56و 57، سه دهم اقتصاد جهانی در اختیار ما بود و این در حالی است که امروز به جرئت میتوان گفت که بیش از دو درصد از اقتصاد جهانی متعلق به جمهوری اسلامی ایران است و بسیاری از ظرفیتهای راهبردی در این منطقه تعریف شده است.
بعد از حدود یکصد سال و با راهبردها و مقاومتی که جمهوری اسلامی ایران توانسته است از خود بروز دهد تقریباً ظرفیتهای اساسی و بنیادین جهان در منطقه خاورمیانه و خلیجفارس به عنوان یک فاکتور اثرگذار نه تنها در سطح کشورهای پیرامونی و منطقه بلکه در سطح فرامنطقهای درحال تبدیل شدن به یک الگوی متمایزکننده اقتصادی است و لذا این اتفاقات و ضرورتهایی که در شرایط زمانی و مکانی برای ایران به وجود آمده است موجب شد که مقام معظم رهبری به صورتی بسیار هوشمندانه یک واژه بسیار پر مغز و بزرگ و در عین حال مختصر و کوچک را افاضه فرمایند که تحت اقتصاد مقاومتی عنوان شده است.
آقای دکتر پس ما میتوانیم از صحبتهای شما این نتیجه را بگیریم که اقتصاد مقاومتی اقتصاد تحریمی و کوپنی نیست، اقتصادی مبتنی بر تولید و خودکفایی و یک الگوی خیلی خوب از انواع اقتصادهایی است که در کشورهای مختلف در زمان بحران اتفاق میافتد.
مشخصاً اقتصادهایی که به سمت سیستم کوپنی حرکت کردهاند، بر اساس مسائلی از قبیل منابع در اختیار بسیار کم و توقعات، انتظارات و نیازها بسیار زیاد بود. لذا ضرورت داشت برای تعادلسازی بین آنچه وارد بازار میشود و آنچه قرار است خارج شود، ظرفیتهایی تعریف شود که عمدتاً اقتصادهای سوسیالیستی مبتنی بر ظرفیتهای اشتراکی کردن منابع سعی کردهاند یک سیستم کوپنی را تعریف کنند و بسیاری از کشورها برای دورههای مشخص آمدهاند و آن را تعریف کردهاند.
در کشور ما نیز در ایام دفاع مقدس و دهه اول انقلاب به جهت عدم تعادل در عرضه و تقاضای بازار و با توجه به اینکه کشور به شدت مصرفزدگی را دردهه 50 دنبال کرده بود، ضرورت داشت از این مدیریت و تجارب آن نسبت به سایر کشورها استفاده کنند و قطعاً اقتصاد مقاومتی اقتصاد کوپنی نبوده است.
در خصوص اقتصاد تحریمی به نظر میرسد صرفنظر از اینکه به تحریمها در منشور ملل مستقیماً به عنوان یک تغییر وضعیت آن هم در یک قالب یکجانبه و در شرایط بسیار محدود که حرکت آن به سمت سلب حقوق بشر و انسانهایی که در قلمرو سیاسی زندگی میکنند، اشاره نشده است هر کشور میتواند، اندازههای اقتصادی و روابط خود را تغییر دهد.
بنابر این اتفاقی که قرار است در اقتصاد مقاومتی بیفتد اقتصاد تحریمی نیست بلکه یک ضرورت تاریخی است، زیرا ما حدود سی و چند سال است که اقتصاد تحریمی را تحمل میکنیم و آنچه امروز برجستهتر میشود خودباوری و پافشاری بر این نکته است که ملت ایران میتواند 11 برابر متوسط سرعت جهان تولیدات علمی داشته باشد.
بخش اقتصاد تبیان