19

پارادکس نانو و توسعه نیافتگی

توسط 
(0 رأی)

در ابتدا برای بیان اهمیت علم نانو به بودجه هایی که صرف توسعه ی این علم در آمریکا میشود اشاره می نمایم، بودجه صرف شده در فناوری نانو در کشور آمریکا درسال 2008 مبلغ 8/6 میلیارد دلار و این  بودجه برای سال 2015 به میزان یک تریلیون دلارو برای سال 2020 چهار برابراین رقم پیش بینی شده است. اهمیت نانو و دستیابی به دستاوردهای جدید آن آنقدر اغوا کننده است که کشورهای پیشرفته به دنبال دست یابی به رتبه اول دانش در این عرصه را داشته و دارند . کشور جمهوری اسلامی ایران نیز با ترقی شگرف از رتبه 57 جهانی به رتبه ی 12 جهانی، چشم انداز های بسیار مثبتی را در قلمرو اقتصاد ایران ایجاد کرده است. در این زمینه شاید شما هم مانند من با یک تناقص و پارادوکسی مواجه شوید و آن این است که چگونه ممکن است کشوری که در علم نانو؛ سلول های بنیادین، انرژی هسته ای و فعالیت های نظامی موفقیت های قابل تحسینی را داشته است، با تولید وابسته به خرید ماشین آلات خارجی رو به رو باشد؟ چگونه می توان وابستگی تولید صنعتی به دانش خارجی و محصولات حاصل از آنها را با بومی شدن دانش نانو و غیره جمع کرد؟  و آیا دانش نانو کمک به توسعه صنعتی مستقل و بومی خواهد کرد و به بیان دیگر آیا دانش نانو با اقتصاد ایران پیوند قوی برقرار خواهد کرد، تا از آن رهگذر هم چون لوکوموتیو ، اقتصاد ایران را به جلو براند یا نه.

قبل از پاسخ به این سوال می خواهم از واژه ای استفاده کنم که در ادبیات اقتصاد توسعه از آن به عنوان، وابستگی به مسیر طی شده، یاد می شود. اهمیت وابستگی به مسیر طی شده آن قدر زیاد است که دلیلی بر عقب افتادن انگلستان در انقلاب دانایی دانسته می شود. انگلستان از طریق انقلاب صنعتی، به روش آزمون و خطا در رسیدن به نوآوری و اکتشاف، دل خوش کرده بود و همین عاملی شد که کشوری مانند آمریکا که دیرتر وارد این مسیر توسعه یافتگی شده است، برنده شده و رتبه ی اول و پیشرو در انقلاب دانایی شود. چرا که آمریکا مسیری را که انگلستان به آن عادت داشت  طی نکرده بود و اسیر اقدامات گذشته خود نشده بود. بنابراین به سرعت به تغییر نظام آموزشی خود پرداخت تا رسیدن به نوآوری را از روش آزمون و خطا به روش پایدار و منظم مبتنی بر تحقیق  و توسعه پایدار، تبدیل نماید.

اقتصاد ایران سالها است که در دور باطلی قرار گرفته است که این دور باطل در هر دوری که می چرخد، میزان تقاضای دانش را کاهش می دهد و عنصر وابستگی به مسیر طی شده عاملی برای بقاء اقتصاد ایران در این دور باطل شده است. دور باطل اقصاد ایران این است:  نفت برای ارز و ارز برای تولید و تولید دلیلی برای نفت

 سیستم آموزشی آمریکا موظف به تربیت نیروهای خلاق و متخصص شد تا هر چه بیشتر و زودتر به تغذیه تحقیق و توسعه پایدار خود کمک نماید، همین امر سبب شد که آمریکا پیشگام در انقلاب سوم که انقلاب دانایی بود، گردید. آنچه گفته شد برای تبیین اهمیت وابستگی به مسیر طی شده بود.

اقتصاد ایران سالها است که در دور باطلی قرار گرفته است که این دور باطل در هر دوری که می چرخد، میزان تقاضای دانش را کاهش می دهد و عنصر وابستگی به مسیر طی شده عاملی برای بقاء اقتصاد ایران در این دور باطل شده است. دور باطل اقصاد ایران این است: نفت برای ارز و ارز برای تولید و تولید دلیلی برای نفت. دو آمار در این زمینه ارائه می دهیم . بیش از 80 درصد از صادرات ایران نفت است و بیش از 80 درصد از واردات ایران مربوط به کالاهای سرمایه و واسطه ای است. نتیجه ای که به طور منطقی می توان گرفت این است که در اقتصاد ایران، نفت اکتشاف و استخراج می شود برای واردات ماشین آلات و کالاهای واسطه ای و سرمایه ای. این رویه تولید، رویه ای است که از قبل از انقلاب در کشور ایران تحت یک نگاه استعماری در کشور ایجاد شد و هنوز نیز ادامه دارد .

فناوری نانو وصنعت نساجی (3)

استعمار از طریق وابسته کردن تولید داخلی به خود، علاوه بر آن که بر قدرت تسلط خود بر اقتصاد داخلی افزوده است، منابع نفتی و زیرزمینی ما را به تاراج برده است. به گونه ای که هم اکنون ماشین آلات خارجی به همراه یک فرد خارجی، به ایران فرستاده میشود تا تنها ایرانیان ، تکنسین هایی باشند که آموزش کار ماشین آلات به آنها داده شود ولی دانش تولید به آنها داده نمی شود. نتیجه ای این روند در تولید داخلی آن شده است که هم اکنون کشورهای خارجی، سهم بیش از 60 درصدی در تولید کالاهای داخلی را دارا شوند  و این به این معنا است که 60 درصد آنچه در داخل تولید میشود عاملی برای ارتقاء دانش خارجی و رونق کشورهای خارجی می شود. و سهم ایران تنها 40 درصد باقیمانده که همان سطوح غیر تخصصی است باقی می ماند. 40 درصدی که نه تنها به ارتقاء دانش در داخل کمکی نمی کند، بلکه اقتصاد ایران را گرفتار ناکارآمدی تولید و پایین بودن بهره وری می نماید که نتیجه هایی از جمله تورم ساختاری و کاهش تقاضای دانش و نیاز به اقدامات شوک دهی در اقتصاد ایران را افزایش داده است. کاهش تقاضای دانش به علت تولید وابسته عاملی می شود که سرمایه های انسانی راکد باقی بمانند و  از کاربرد های عملی دانش نانو نیز نتوانیم بهره ای ببریم . تبدیل دانش نظری به عملی زمانی امکان پذیر است  که صنعت، تقاضامند دانش های موجود در اقتصاد ایران باشد و اگر این گونه نباشد علاوه بر ناکارآمد باقی ماندن بخش های تولید، به توسعه و رونق کشورهای خارجی  و فراری شدن  نیروهای مغزی خود به خارج کمک می کنیم .

 تبدیل دانش نظری به عملی زمانی امکان پذیر است  که صنعت ، تقاضامند دانش های موجود در اقتصاد ایران باشد و اگر این گونه نباشد علاوه بر ناکارامد باقی ماندن بخش های تولید ، به توسعه و رونق کشورهای خارجی  و فراری شدن  نیروهای مغزی خود به خارج کمک می کنیم

ارتقاء در دانش نانو، سند افتخار ایران است. این به معنای این است که جوانان ایرانی قادر به انجام هر کاری هستند. بیش از 15 سال است که در بخش نانو حمایت های بودجه ای صورت گرفته است و حال شاهد آن هستیم که در دانش نانو، پیشرو از بسیار کشورهای صنعتی شده ایم. پس می توانیم. می توانیم در هر زمینه پیشرو باشیم. می توانیم تولید وابسته ی خود را به تولید مبتنی بر دانش بومی مستقر سازیم، فقط باید بخواهیم مانند گذشته، به رویه تولید ادامه ندهیم. شروع هر چیزی سخت است و حمایت همین جاست  که معنا پیدا می کند. این وظیفه ی دولت است که این همه پتانسیل مغزی را ببیند و از طریق فعالیت های تحقیق و توسعه آنها را در روند تولید به کار گیرد. باید به مرحله ای از بلوغ فکری برسیم که اجازه ندهیم تولید به بهای از دست رفتن سرمایه های اجتماعی اقتصاد ایران و به نفع سرمایه های اجتماعی کشورهای پیشرفته، به رویه خود ادامه دهد .

 

محمد شهاب

 

بخش اقتصاد تبیان

خواندن 923 دفعه آخرین ویرایش در سه شنبه, 14 شهریور 1396 ساعت 05:26

نظردهی

my site www.cityeach.com. Perfect gift https://www.feelreplica.com/. see replicas relojes. pop over here replica watches. find out https://www.ufesawatches.com/. check that knockoff watches. click for source https://www.flowerswatches.com/. finest materials with scrupulous attention to details. Find more here https://www.richardmilleautomatic.com/.